طبل بی عاری
یه وقتهایی،یه جاهایی دلت میخوا داد بزنی، دلت میخواد اون صدای حنجرتو بندازی تو سرتو هوااااار بکشی ،اما نچ،نمیشه،چراااا؟؟؟!!!! آخه همسایه طبقه بالا اذیت میشه خب،همسایه طبقه پایینم اعصاب نداره،خب البته حق داره،اصلا میخوای داد بزنی که چی بشه؟ که بگی آهاااای مردم به من توجه کنید من مشکل دارم؟ خب حالا مثلا بفهمن بعدش چی؟ بازم هیچی،یکم میگن آخی،طفلکی چقدر حالش خرابه،تهشم میگن خدا شفات بده،همین:-/ پس همون بهتره که سنگین و رنگین و آقااااا و خااااانم منشانه سرتو بکنی تو لاک خودتو صداتم در نیاد،آهان، حالا شد اصن این بهتره:-D پس بزن بریم ;-)
مه یاس نوشت: دیریست که اینگونه میزنیم بر طبل بی عاری، که آن هم عالمی دارد…